بازمانده تایبادی

بازمانده تایبادی

 


نام :  علی

نام خانوادگی: پذیره

نام پدر: علی اکبر

تاریخ تولد :9/6/1346

محل تولد : تایباد

محل شهادت :جهبه سومار

تاریخ شهادت : 10/6/1366

 

گذری بر زندگی شهید  علی پذیره :

شهید علی پذیره در سال 1346 درخانواده ای متدین ومذهبی دیده به جهان گشود .ایشان که فرزند چهارم خانواده بود ، تحصیلاتشان را تا مقطع پنجم ابتدایی در مدرسه  ششم بهمن که حال به نام سبحان شناخته میشود ،گذاراند.

ایشان که مانند هر جوان دیگری با توجه به عرق دینی وملی شان به دفاع از میهن علاقه زیادی داشتند،با لاخره در لباس خدمت سربازی در 18/10/1365  اعزام به خدمت شدند .در این دوره مرتب به خانواده سرمیزد.بعد از چند ماه که از خدمت ایشان می گذشت به مدت 3 ماه بود که کسی از ایشان خبر نداشتند.

این به مد ت غیبت برخانواده علی الخصوص  مادرشان گران تمام شد .چنان که مادر شهید توانایی را رفتن خود را از دست داد .چون هر روز با یک سری خبر ها وشایعات  فراوان  خبر شهاد ت یا اسارت را به خانواده می دادند.

مادرشان  عهد بسته بود کهد اگر علی بیاید من با این وضعیتم به دورش سه مرتبه طواف می کنم .خلاصه  این انتظار  یک روز با خبر یکی از همسایگان شهید به مادرشان جهت آمدن شهید  علی پذیره به تایباد سلامتی را به ایشان هدیه کردند .چنان که مادر شهید از شوق وصال دوباره سلامتی خود رابه دست آوردند

برای آخرین بار  که به دیدار  خانواده آمد ،می دانست که این بار دفعه آخر است و از آنجا که از مشخصه های  اخلاقی  ایشان مردمی

بودن واردات زیاد به اقوام و به وابستگان داشت ، با همه خداحا فظی بهکرد چرا که می دانست این خدا حا فظی به  مادرشان گفت :که   

اگر مادرجان اگر شهید شوم ،قول می دهی به خانه ی خدا مشرف شوی..چراکه شنیدم  بنیا د  شهید مادران شهدا را به زیارت حج می

برند. مادر شهید چنان سایر  مادرها که بر دو راهی تردید وعشق  قرارمی گیرند ،گفت مادرجان انشاء الله که زنده باشی  برای میهن

خدمت کنی اگر شهید شدی باشه پسر جان ،می روم .همین طور شد ،مادر شهید بعد از 7سا ل از شهادت ایشان مشرف به زیارت خانه

خدا شدند.  

شهید در آیینه نگاه دوستان :

 شهیدعلی پذیره همانطور که بسیاری از اقوام وهمسایگان و دوستان ایشان متذکر شدند شخصی با ایمان،متواضع می باشد چنانکه به

گفته یکی از دوستان شهید در کنار پدر که دامداری زحمت کش است مشغول به کاربود.و پدر رااجازه نمی داد که برای نگهداری

گوسفندان فعالیت کند و خودش تمام زحمات را به دوش می کشید. او که به دور از تکبر وغرور با هر کسی با زبان خودش معاشرت

می کردوبا لحن بذله گویی خود لبخند را به لبان تک تک دوستان واقوام هدیه می کرد،بنا به گفته خواهر شهید خانم زینب پذیره

با همین اخلاقش زبان زد خاص و عام شده بود.

نحوه شهادت:

سرباز علی پذیره بعد از یازده ماه خدمت در سمت گردان 255 زرهیلشکر 88 درتاریخ 6/9/1366 در حین نگهبانی مورد حمله

پاتک دشمن قرار گرفت و با اصابت گلوله به ناحیه سینه در منطقه سومار مجروح شد وبا توجه به بیانات یکی از همرزمان

ایشان،مرحوم سرباز سبحان مومنی به مدت چهار شب در بیمارستان بستری ودر تاریخ 10/9/1366 به مقام والای شهادت

دست یافت وپیکر ایشان را به شهرستان تایباد منتقل کردند.

مقام معظم رهبری:

برای کسانی که اهل ارزشهای اسلامی هستند تصاویر شهدا ،از هر تصویر دلرباتر است.

شهیدان را شهیدان می شناسند:

بعد از انتقال پیکر مطهر شهید علی پذیره به شهرستان تایباد،بنیاد شهید خواستار این شدند که ایشان را در گلزار شهدا تدفین

کنند. اما والدین شهید به دلیل کهولت سن و فراق فرزندشان با این درخواست مخالفت کردند.

اما همان شب در حالت الهام یا رویا شهید به خواب پدرشان درمی ایند و به ایشان می گویند:پدرجان فقط به خاطر شما و

احترام درخواست شما من را دراین مکان«مزار محله«برق مزار»سکونت شهید»دفن کنید ولی بدانید که من تنها روزهای

پنج شنبه،جمعه وشنبه در اینجا هستم ودر سایر روزها در کنار سایر دوستان شهیدم که در گلزار شهدا دفن شدند می باشم.

واین صحنه زندگی شهید این بیت شاعر را به عمل می اورد که:

 

         بسی گفتیم گفتند از شهیدان             

                                                          شهیدان را شهیدان می شناسند

 

و واقعاً شهدا زنده اند وانکه مرده است مائیم که هر روز بدون بصیرت در دریای فتنه ها غرق می شویم ،اما چون

دست عنایت معصومین علیه السلام بر سر این ملت است وخون گرم این شهدا است که هر روز چشم هزاران فتنه

را کور می کند.

ان شاءالله که سال جدید،که با عنایت ولی فقیه مان سال همت مضاعف و کار مضاعف نامگذاری شده است،مسئولین

ذیربط در مقام شناسایی وجاودانگی نام شهیدانی همچون شهید علی پذیزه تلاش وکار خودشان را مضاعف کنند

تا نام ویاد و خون شهدا همیشه زنده بماند.ان شاءالله این اثر کوچک گامی در جهت ارتقای نام وسیره شهدا باشد

مورد قبول مادرشان حضرت زهرا «س»واقع شود.

 

              شهادت لاله ها چیدنی کرد

                                                      به چشم دل،خدارا دیدنی کرد

            ببوس ای خواهرم قبر برادر

                                                     شهادت، سنگ را بوسیدنی کرد 









نام :  ولی محمد

نام خانوادگی : محمد زاده

نام پدر :حجی محمد

تاریخ تولد :

محل شهادت: منطقه هشتادان

تاریخ شهدت : 13/12/1389

 

زندگی نامه شهید ولی محمد محمد زاده

شهید ولی محمد محمد زاده در سال 1355 همزمان با صدای پیروزی انقلاب اسلامی در شهرستان تایباد نطقه برق مزار در یک خانواده مذهبی و کشاورز و تحت تربیت پدر و مادری مومن و متدین پرورش یافت .از همان کودکی در مجالس و محافل دینی و مذهبی از جمله برنامه های سوگواری امام حسین (علیه السلام )حضور داشت و  عشق و خدمتگزاری به آستان شهید پرور حضرت ابا عبدا... الحسین (علیه السلام) در عمق وجودش ریشه دوانید. سادگی و بی آلایشی و گذشت  وی در سنین کودکی زبازد بود . در محله شاخص و محور همسالان خود بود . به مسجد که می رفت چون بزرگ تر ها عمل می نمود و از کسانی بود که در پذیرایی عزاداری حسینی نقش فعالی داشت .وی تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسه شهید علی صادقی واقع در برق مزار ، تحصیلات راهنمایی را در مدرسه رسالت و تحصیلات متوسطه را در دبیرستان شهید بهشتی گذراند.

سپس در 18/7/1374 به خدمت مقدس سربازی اعزام و در استان سیستان و بلوچستان – ناحیه انتظامی سروان مشغول خدمت گشته و بالطبع تجربه جنگبا با اشرار و منافقین را در کارنامه خود ثبت نموده و در تاریخ 18/7/1376 پس از 24 ماه انجام خدمت در مناطق ناامن سیستان و بلوچستان با کوله باری از تجربه درگیری های چریکی به زادگاه خود برمی گردد.

سه ماه پس از اعزام به خدمت مقدس سربازی در تاریخ 14/10/1376 ازدواج نموده که حاصل آن چهار فرزند به نام های زهرا ، حسین پریسا بوده و در سال 1389 حدود چهل روز قبل از شهادت خداوند احمد رضا را به او هدیه داد .

در سال 1380 با توجه به حس غیرت و دفاع از وطن و ارزش های اسلامی و احساس نیاز و از بین بردن اشرار خدانشناس که اقدام به آدم ربایی و بر هم زدن امنیت جانی و مالی مردم می نمودند ، به عنوان چریک حاضر به همکاری با نیروهای دلاور و مرزبانان غیور انتظامی می شود . و در سال سل 1384 با سابقه ای پر تلاش و کارنامه ای مثبت به استخدام نیروی انتظامی در می آید .

شهید محمد زاده ویژگی ها و خصوصیات های بارزی داشت از جمله نماز اول وقت، توجه به واجبات دینی و مستحبات ، کمک و دستگیری از فقرا و مساکین، توجه ویژه به والدین ، شرکت مستمر در مراسمات مذهبی و ملی ، شرکت مداوم در کاروان پیاده حضرت امام رضا (علیه السلام ) ، سادگی ، صداقت ، حضور همیشگی و فعال در مجالس سرور و سالار شهیدان حضرت امام حسین (علیه السلام ) ، دیانت شهید نیز تا جایی است که یک ماه قبل از شهادت، یکی از اهالی محل خواب می بیند شهید محمد زاده با ارار درگیر شده و در اصر اصابت گلوله به قلب وی به مقام شهادت می رسد ، از قضا شهید برای کاری در روز بعد به وی مراجعه می نماید و خواب خود را برای شهید تعریف می کند، که شهید محمد زاده در پاسخ اظهار می نماید خواب تو خیر است ان شاء ا...  خدا نظری کند تا ما لایق شهادت شویم .یکی از بستگان نزدیک شهید دقیقاً ده روز قبل از شهادت شهید خواب عزاداری و تسلیت اقوام را می بینند.همچنین شهید محمد زاده چند روز قبل از شهادت به دنبال عکسی بوده است که سالها پیش با شهید پذیره هنگام اعزام به جبهه گرفته بود که پس از همان اعزام علی پذیره نیز به مقام رفیع شهادت رسید.می توان گفت  این ها  نشانگر پاکی و ارتباط معنوی و لایق بودن  وی  برای شهادت می رساند .

یکی از دوستان نزدیک وی بیان می کند در مدت 15 سال رفاقت که با هم  داشتیم حتی یک بار هم سخن ناراحت کننده ای از ایشان نشنیدم ،در کارهایش آدم بسیار منظمی بود  و بسیاری از امورات والدین خود و بستگان نزدیک را به دوش می کشید.

نحوه شهادت :

با مشاهده 2 نفر نیروی مشکوک در رادار پاسگاه هشتادان ، شهید محمد زاده در معیت استوار محمدی و 2 نفر  از پرسنل وطیفه به سرپرستی شهید به منطقه اعزام و اقدام به اجرای کمین می نمایند. با وجود درختچه های گزدر منطقه ، اشرار از دید مامورین پنهان و حدود 75 متری مجدداً شهید محمد زاده اشرار را مشاهده می کند . در همین حین اشار متوجه حضور نیروی های انتظامی گشته و در تاریکی شب اقدام به شلیک نموده که گلوله ای به ناحیه قفسه سینه شهید اصابت نموده و به مقام رفیع شهادت نایل می گردد.

پیکر مطهر این شهید والا مقام در روز جمعه مورخه 20/12/1389 بر دوش امت شهید پرور تایباد تشیع و در گلزار شهدای برق مزار  به خاک سپرده شد.

                                                                             روحش شاد و یادش گرامی باد