بازمانده تایبادی

بازمانده تایبادی

گذری بر زندگی شهید ولی محمد محمد زاده از زبان همسر شهید 


بسم الله الرحمن الرحیم


شهید ولی محمد محمدزاده در شهرستان تایباد در منطقه  برق مزار زندگی می کرد .

  ابتدا به  شغل شریف کشاورزی مشغول بود.گرچه چیزی نداشتیم اما زندگی  ساده وآرامی داشتیم و از زندگی باهم خیلی راضی بودیم اوایل درخانه پدری شان زندگی می کردیم بعد از چند ماهی خانه اجاره کردیم .

 روزهایی را که بیکار بود هرکاری انجام می داد مثلا: سر ساختمان کار می کرد یا کارهای دیگر که بتوانیم زندگیمان را بگذرانیم ،تا این که خداوند اولین هدیه زندگیمان زهرا جان را به ما داد.این موضوع  کار و تلاش بیشتری را طلب می کرد  تا این که  علیرغم مخالفت من برای چریکی که حقوق ناچیزی داشت ثبت نام کرد. خدارو شکرزندگی خوبی داشتیم   بعد از زهرا خداوند دومین هدیه را که حسین جان بود به ما داد زندگی سخت می گذشت مقداری وام گرفتیم و یک خانه قدیمی و کلنگی را خریدیم . چون صاحب خانه شده بودیم خیلی خوش حال بودیم و با شوق و ذوق عجیبی خانه را تمیز و اسباب کشی کردیم با این شرایط زندگی برایمان سخت تر شد و با ماشینی که از یکی از دوستانش امانت گرفته بود روزهای بیکاریش را مسافرکشی می کرد. تااین که خداوند سومین فرزند که پریساجان هست را به ما هدیه داد.شرایط زندگی سختتر شد در آن زمان شهید 25 سال داشت.زندگی ساده وبا صفایی داشتیم.

بعد از چند مدت به استخدامی نیروی انتظامی در آمد با  خودم گفتم الهی شکر مشکلات تمام شد و دیگر هیچ غصه ای نداریم. اولین حقوق شهید که هفتصد هزار تومان بود را بعد از سه ماه خدمت واریز کردند.   خوشحال شدیم و شروع کردیم به دادن قرض هایی که شهید از دوستانش گرفته بود دوسال طول کشید تا توانستیم قرض هایمان را بدهیم.

شهید ارادت خاصی نسبت به امام رضا (ع) داشت.نیت کرده بودوقتی وارد نظام شد به

 همراه کاوران پیاده به زیارت حرم امام برود.4 الی 5 سال پشت سر هم به همراه کاروان پیاده به حرم امام رضا (ع) تا این که سال آخر به دلیل تولد چهارمین فرزندمان احمدرضا نتوانست به همراه کاروان برود.

شهید اخلاق خاصی با مردم داشت اگر می دید پیرمرد یا پیرزنی نمی تواند کارهای خود را انجام دهد کارهایشان را انجام می داد در زمانی که من باردار بودم و نمی توانستم زیاد راه بروم کارهای خانه را انجام می داد.

روزهای که در خانه بود شاید روزی 2 الی 3 مرتبه به خانه پدر و مادرش می رفت و از حال آنها جویا می شد.

خیلی عاشق زندگی و بچه هایش بود. قرار بود با وامی که میگیرد یک دستگاه ماشین بخرد.شهید می گفت:تا به حال فرصتی پیش نیامده که همه باهم یه مسافرت درست و حسابی برویم قرار شد سفرمان را از حرم امام رضا (ع)آغاز و بعد حرم حضرت معصومه (س) باشداما تقدیر چیز دیگری را برایمان رقم زد. برای انجام ماموریتی رفت منتظر بودم تا این که سه روز تمام شود و به خانه برگردد و حال از آن روز سه سال و دوماه گذشته وهنوز به خانه برنگشته. البته شهادت لیاقت می خواهد و محمد از همه شایسته تر و با لیاقت تر بود .

با خود همیشه فکر می کردم که چرا محمد با بقیه آدم ها فرق می کند،اصلا اهل دعواوجنجال نبود او سعی می کرد که با صحبت کردن مشکلات را حل کند.بیشتر اقوام وقتی که مشکلی داشتند از ایشان مشورت می گرفتند و به نتیجه هم می رسیدند.

شهید در بیشتر مراسمات شرکت می کرد و اگر کمکی لازم بود چه از لحاظ مادی وچه معنوی همیشه پیش قدم بود اما افسوس که خداوند بهترین اشخاص را انتخاب می کند.و سخت ترین امتحانات را به این اشخاص می دهد.و شهید هم یکی از این افراد بود.روزی را که شهید خواست به مرز برود گفت:خانم دیشب خوابی دیدم. گفتم آن را تعریف کن گفت:اگر برگشتم خوابم را تعریف می کنم،من هم اصراری نکردم  چه می دانستم که میرود دیگر باز نمی گردد.

حال اگرما ملت ایران به راحتی زندگی می کنیم این نتیجه خون هایی است که مظلومانه ریخته شده و مظلومانه به شهادت رسیدند.کاش قدر شهادت و مظلومانه شهید شدن را همه می دانستند.

من نتوانستم آنطور که شایسته بود از خوبی هایش برایتان بگویم.چون تمام زندگی اش پر بود از خوبی،صداقت،مردمداری،فروتنی آرزو داشتیم دو دخترمان را به خانه بخت بفرستیم و همچنین دوپسرمان را هم دامادیشان را ببینیم حال حسرتش  بر دلم مانده که نه قلم توان نوشتن را دارد و نه من حال گفتنش را دارم .

                                                                   « والسلام علیکم »       

                                                 زینت لطفی همسر شهید ولی محمد محمد زاده

گزارشگر:احمد صید محمدی 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۳/۱۳
barat kolsomiyan

نظرات  (۱)

سلام ؛

این مطلبتم با حال بود ، خوشحال می شم از آخرین پست سایت من هم دیدن کنی

عنوان مطلب : تصاویری از بهشت روی زمین


خوشحال می شم نظرت را راجع به این مطلب بدونم .

http://ariae.ir/30255-hitachi-park-japon.html
پاسخ:
باسلام وعرض ادب انشالله باهم بتوانیم خدمتی به مسایل فرهنگی شهرستان داشته باشیم 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی